هوش هیجانی (EQ) به توانایی فرد برای شناسایی، درک، استفاده و مدیریت احساسات به شیوهای مثبت اشاره دارد. این توانایی به بهبود ارتباط، غلبه بر چالشها، کاهش استرس، همدلی با دیگران و حل تعارضات کمک میکند. هوش هیجانی در جنبههای مختلف زندگی روزمره ما، از جمله نحوه رفتار و تعامل با دیگران، نقش مهمی دارد. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، بهتر میتوانند حالت عاطفی خود و دیگران را تشخیص دهند. درک عمیق از احساسات اطرافیان به ارتباط بهتر، موفقیت بیشتر، روابط سالمتر و زندگی رضایتبخشتر منجر میشود. در مقایسه با ضریب هوشی (IQ)، هوش هیجانی در موفقیت و خوشبختی شغلی و شخصی اهمیت بیشتری دارد. توانایی خواندن و تفسیر سیگنالهای دیگران و پاسخ مناسب به آنها، تعیینکننده موفقیت فرد در زندگی شخصی و حرفهای است. برای درک، مذاکره و همدلی با دیگران، توسعه هوش هیجانی ضروری است.
سه تعریف اصلی برای هوش هیجانی:
* مدلهای توانایی هوش هیجانی Ability EI models – این “توانایی درک احساسات، ادغام احساسات برای تسهیل تفکر، درک احساسات و تنظیم احساسات برای ارتقای رشد شخصی” است.
- مشاهده احساسات: توانایی فرد در تشخیص و رمزگشایی احساسات در چهرهها، تصاویر، صداها و مصنوعات فرهنگی است. این توانایی یک جنبه ضروری هوش هیجانی است، زیرا فرصتی را برای پردازش تمام اطلاعات عاطفی دیگر ایجاد میکند.
- استفاده از احساسات: توانایی استفاده از احساسات در فعالیتهای شناختی مانند تفکر و حل مسئله است. این توانایی به افراد دارای هوش هیجانی اجازه میدهد تا از حالات روحی خود برای مدیریت بهتر زندگی خود استفاده کنند.
- درک احساسات: نحوه تفسیر زبان احساسات و در نتیجه مدیریت بهتر روابط پیچیده عاطفی است.
- مدیریت احساسات: نحوه تنظیم احساسات خود و دیگران برای دستیابی به نتایج بهینه است
* مدلهای ترکیبی هوش هیجانی Mixed models of EI
این مدل، توسط دنیل گلمن ارائه شده و هوش هیجانی را به عنوان طیف گستردهای از تواناییها و مهارتهایی که عملکرد رهبری را هدایت میکنند، تعریف میکند. این مدل بر چهار اصل مرکزی استوار است:
- خودآگاهی: توانایی درک احساسات خود، تشخیص تأثیر آنها و استفاده از آنها برای اطلاعرسانی تصمیمات.
- خودمدیریتی: کنترل احساسات و تکانههای خود و سازگاری با شرایط.
- آگاهی اجتماعی: توانایی احساس، درک و واکنش به احساسات دیگران در موقعیتهای اجتماعی.
- مدیریت روابط: توانایی الهامبخشی، تأثیرگذاری، ارتباط با دیگران و مدیریت تعارض.
* هوش هیجانی ویژگیمحور Trait EI model
مدل هوش هیجانی ویژگیمحور به روشی اشاره دارد که هوش هیجانی را نه به عنوان یک توانایی ذاتی و قابل اندازهگیری، بلکه به عنوان مجموعهای از باورها و نگرشهای فرد نسبت به احساسات خودش تعریف میکند. به عبارت دیگر، این مدل بر این باور است که هوش هیجانی بیشتر به این بستگی دارد که افراد چگونه در مورد احساسات خود فکر میکنند و آنها را درک میکنند تا اینکه بتوانند آنها را به طور دقیق تشخیص دهند و مدیریت کنند.
تفاوت مدل ویژگیمحور با مدلهای دیگر هوش هیجانی این است که مدلهای تواناییمحور بر این باورند که هوش هیجانی یک توانایی ذاتی است که میتوان آن را اندازهگیری و بهبود بخشید. اما مدل ویژگیمحور بر این باور است که هوش هیجانی بیشتر به ویژگیهای شخصیتی و باورهای فردی مربوط میشود.
ویژگیهای اصلی مدل ویژگیمحور هوش هیجانی:
- خودکارآمدی عاطفی: اعتقاد فرد به توانایی خود در درک، مدیریت و استفاده موثر از احساسات.
- هوشیاری عاطفی: آگاهی از احساسات خود و دیگران و توانایی برچسبگذاری و توصیف آنها.
- مدیریت عاطفی: توانایی تنظیم و کنترل احساسات خود و دیگران.
- اهمیت احساسات: اعتقاد به اهمیت احساسات در زندگی و تصمیمگیری.
مزایای مدل ویژگیمحور:
- سادگی: این مدل به راحتی قابل درک و اندازهگیری است.
- تمرکز بر رشد شخصی: این مدل بر توسعه باورهای مثبت در مورد احساسات تمرکز دارد.
- ارتباط با سایر ویژگیهای شخصیتی: این مدل ارتباط نزدیکی با سایر ویژگیهای شخصیتی مانند خودکارآمدی و خوشبینی دارد.
انتقادات از مدل ویژگیمحور:
- عدم تمرکز بر تواناییهای واقعی: این مدل ممکن است از تواناییهای واقعی افراد در تشخیص و مدیریت احساسات غافل شود.
- وابستگی به خودگزارشگری: اندازهگیری هوش هیجانی در این مدل عمدتا بر اساس خودگزارشگری است که ممکن است تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی قرار گیرد.